امیر حسین زارع زاده

زمان مورد نیاز برای مطالعه: 2 دقیقه
بدون دیدگاه

امیرحسین زارع زاده، هجده سال سن داشت که در جریان اعتراضات آبان ماه 1398 در شهر ملارد با گلوله‌ی‌ نیروهای حکومتی به کما رفت و به دلیل عدم رسیدگی در بیمارستان پس از چند هفته کشته شد.

مادر امیر حسین زارع زاده می‌گوید: ” پسر مرا با دو تا تیر جنگی زدند، بچه منو نمیدونم کی برده بود بیمارستان شهریار، بیمارستان شهریار اونجا بهش رسیدگی نکردند چون بخشنامه اومده بود که اونهایی که تیر خوردند به هیچ عنوان تکان ندید هر چه میرفتیم و می‌گفتیم بابا بچه ما را من بردارم ببرم بهترین بیمارستان امکانات می‌گفتند نه صداتون را ببرید صدا درنیارید یعنی اینجا تمام ماموره تمام مامورا وایسادند. هیچی میآین بچه‌هاتون را می‌برند بعد از چند روز دست بچه مرا قطع کردند. بچه من قطع نخاع شد. ریه‌هایش سوراخ شد. من یعنی تا عمر دارم تا عمر دارم وایمی‌ایستم قاتل بچه‌ام را پیدا می‌کنم. قاتل بچه‌ام را پیدا می‌کنم بعد اگه مردنم بعداً می‌میرم. بعد که قاتل بچه‌ام را پیدا کردم بعد میدونم با قاتل بچه‌ام چکار کنم. در ۲۵ آبان بچه منو بیگناه بیگناه زدند کشتند با تیر جنگی اعلام کردند که بزنید بچه‌ها و جوانای مردم را بزنید بکشید زدند بچه‌های مردم را کشتند.

الان یک‌سال و نیمه من شب و روز ندارم شب و روز زندگیم شده اشک شب و روز زندگیم شده گریه. هیچی زندگی برای من معنایی نداره چون بچه من جوون جوون رفته خونش بیخود و بیخود ریخته. من که از اینا نمی‌گذرم خدا هم از اینا نگذره قاتل بچه‌ام پیدا می‌کنم. بعد اگر خواستم اون موقع میرم پیش بچه‌ام بعد هم می‌خوام از هموطنام، همشهریام، همزبان که من آذری هستم می‌خوام به زبان آذری بهشون بگم

من از اینها نمی‌گذرم (نمی‌بخشم) قاتل بچه‌ام رو پیدا میکم تا عمر دارم پیدایش می‌کنم بعد از اون، هم هر کسی به اینها رأی بدهد یعنی خدا می‌دونه که با اونها هستند.”

صفحه اینستاگرام آتئیست ایران
کانال تلگرام آتئیست ایران

این مطالب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست