اخیراً چالش جدیدی برای آتئیست ها توسط برخی افراد رواج پیدا کرده است که به آتئیست ها یک کتاب را نشان می دهند و از او سئوال می کنند که: “آیا اعتقاد بر این داری که این کتاب نویسنده ای دارد؟”. وقتی آتئیست ها پاسخ می دهند: “بله قطعا همینطور است.” آنها آتئیست ها را تحت فشار قرار می دهند تا متقاعد شوند که کتاب زندگی (DNA) هم باید نویسنده ای داشته باشد!

در شبکه های مجازی نیز این استدلال مشاهده شده است که:

شما به وجود آمدن یک کتاب بدون نویسنده را، ایده ای احمقانه می دانید اما دوست دارید همه این ایده به وجود آمدن کتاب زندگی (DNA) بدون نویسنده را بپذیرند!

آیا این واقعا استدلال درستی است؟ آیا این نقص مهلک و کشنده برای آتئیسم و بی خدایی محسوب می شود؟

این استدلال مبنی بر اینکه یک کتاب بدون نویسنده به وجود آید، واقعا احمقانه است. اما مقایسه DNA با کتاب نیز کاملاً احمقانه خواهد بود. اینجا ما با یک خطای دسته بندی مواجه هستیم که دو چیز کاملا متفاوت با خصوصیات مختلف را بخواهیم در یک مورد مقایسه کنیم.

به دلیل اینکه اگر ما به یک کتاب و دسته ای DNA نگاه کنیم، کاملا می دانیم که کتاب ها چگونه به وجود می آیند، با روند تالیف و ساخت کتاب ها آشنا هستیم و می دانیم چه نویسنده هایی بر روی این کتاب وقت صرف کرده اند و چه اشخاصی درگیر آن بوده اند.

همچنین می دانیم که یک DNA، بدون اینکه نویسنده یا ویرایشگر خاصی را درگیر خود کند، چگونه در گذر از نسل ها تغییر می کنند. می دانیم که تغییرات در DNA به دلیل خطاهای تکثیر، آسیب های شیمیایی، پرتوها و یا حتی ویروس ها هستند. تمامی این ها بدون هیچ هوشمندی و یا برنامه قبلی صورت گرفته است. (پیشنهاد می کنم کتاب “نهری از عدن” را از دست ندهید!)

البته تمامی این تغییرات ممکن است مثبت، خنثی و یا مضر باشند اما حتی ماده ای که بر روی روند این تغییرات نظارت داشته باشد و آنها را تصحیح کند نیز وجود ندارد. این تغییرات سودمند، به شخص کمک می کنند تا به سن باروری برسند و بتواند این DNA جدید را به نسل های بعدی خود منتقل کند.

امروزه با پیشرفت های گسترده ای که در علوم ژنتیک و بیوتکنولوژی صورت گرفته است، به راحتی امکان مقایسه بین DNA افراد و موجودات نیز فراهم شده است. آزمایش های صورت گرفته بر روی DNA نشان می دهد که تفاوت بین DNA ما و شامپانزه ها حدود 1 درصد است! نتایج به دست آمده از تست های صورت گرفته بر روی DNA، علاوه بر اینکه نظریه انتخاب طبیعی و فرگشت را اثبات می کنند بلکه تایید دیگری بر اصول و مبانی عقایدی هستند که آتئیسم و خداناباوری بر آنها استوار است.

کتاب ها و DNA ها به روش های کاملاً متفاوتی به وجود می آیند، کتاب برای خوانده شدن به موجود هوشمندی نیاز دارد ولی DNA نیازی به این هوشمندی ندارد. به این دلیل است که بررسی و مقایسه این دو با هم یک خطای دسته ای و موضوعی است و استدلال مناسبی برای بررسی این دو با هم وجود ندارد.

در پایان می توان گفت این استدلال نقصی در آتئیسم و خداناباوری ایجاد نمی کند بلکه فقط ناشی از تفکرات ناقص یک نظریه پرداز است.

منبع: atheistalliance.org